تحلیل نقش شرکتهای دانشبنیان در توسعه اقتصاد نوآوریمحور مقدمه در عصر اقتصاد جهانیشده و دیجیتال، نوآوری، دانش و فناوری به موتور محرکه رشد اقتصادی کشورها تبدیل شدهاند. در این میان، شرکتهای دانشبنیان بهعنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد دانشمحور نقش بسزایی در توسعه پایدار، اشتغالزایی تخصصی و ارتقای بهرهوری ایفا میکنند. واژه «دانشبنیان» اشاره به نوعی از کسبوکار دارد که بر پایه تحقیق، توسعه و تجاریسازی دانش و فناوریهای نوین شکل گرفته است. در ایران، با تصویب قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان در سال ۱۳۸۹، بستر قانونی حمایت از این شرکتها ایجاد شد. این مقاله با رویکرد تحلیلی، به بررسی مفهوم، اهمیت اقتصادی، و چالشهای پیشروی شرکتهای دانشبنیان در ایران میپردازد و آن را با الگوهای بینالمللی مقایسه میکند. مفهوم دانشبنیانی و شاخصهای آن شرکت دانشبنیان، بنابر تعریف «معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری»، به واحدی اطلاق میشود که بخش عمدهای از فعالیتهای آن مبتنی بر تولید دانش و فناوری پیشرفته است و محصولات یا خدمات آن حاصل تحقیق و توسعه (R&D) باشند. برخلاف کسبوکارهای سنتی که عمدتاً مبتنی بر سرمایه فیزیکی یا نیروی کار غیرمتخصص هستند، شرکتهای دانشبنیان از سرمایه انسانی متخصص و دانش فنی بهعنوان مهمترین دارایی خود بهره میبرند. شاخصهایی مانند داشتن تیم تحقیقاتی، ثبت اختراع، تولید فناوری پیشرفته و قابلیت صادراتی، از جمله معیارهای ارزیابی دانشبنیانی محسوب میشوند. این شرکتها معمولاً در حوزههایی مانند فناوری اطلاعات، زیستفناوری، نانوتکنولوژی، هوافضا و انرژیهای نو فعالیت دارند. تأثیر اقتصادی شرکتهای دانشبنیان بر توسعه ملی یکی از مهمترین ابعاد قابل بررسی در موضوع دانشبنیانی، نقش اقتصادی این شرکتها در توسعه ملی است. تجربه کشورهای پیشرفته نظیر ایالات متحده، آلمان و کره جنوبی نشان میدهد که شرکتهای دانشبنیان، با خلق ارزش افزوده بالا و اشتغالزایی تخصصی، سهم قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی (GDP) را به خود اختصاص دادهاند. در ایران نیز، طی سالهای اخیر، با رشد تعداد شرکتهای دانشبنیان، اثرات مثبتی در حوزههایی مانند خودکفایی فناوری، کاهش وابستگی وارداتی و توسعه صادرات محصولات فناورانه مشاهده شده است. بر اساس آمارهای منتشر شده توسط معاونت علمی ریاست جمهوری (۱۴۰۲)، بیش از ۸ هزار شرکت دانشبنیان در کشور فعال هستند که گردش مالی آنها از مرز صد هزار میلیارد تومان گذشته است. با این حال، همچنان سهم این شرکتها در مقایسه با کشورهایی با اقتصاد نوآوریمحور، پایین ارزیابی میشود. چالشهای ساختاری و مقایسه با الگوهای بینالمللی علیرغم پیشرفتهایی که در ایران در زمینه رشد شرکتهای دانشبنیان حاصل شده است، چالشهایی جدی نیز در مسیر توسعه آنها وجود دارد. مهمترین موانع عبارتاند از ضعف در نظام تأمین مالی نوآوری، محدودیت در دسترسی به بازارهای بینالمللی، پیچیدگیهای قانونی و کمبود زیرساختهای حمایتی همچون پارکهای علم و فناوری و شتابدهندهها. در مقایسه، کشورهایی مانند فنلاند یا سنگاپور، با طراحی اکوسیستمهای حمایتی جامع، از مرحله تحقیق تا تجاریسازی، شرکتهای دانشبنیان را همراهی میکنند. همچنین، سرمایهگذاری خطرپذیر (VC) در این کشورها بهطور فعال عمل میکند؛ حال آنکه در ایران، نظام بانکی و سنتی تأمین مالی، تناسب اندکی با ریسکپذیری مورد نیاز شرکتهای نوآور دارد. از این رو، بدون اصلاح سیاستها و زیرساختها، جهش کیفی در حوزه شرکتهای دانشبنیان دشوار خواهد بود. نتیجهگیری شرکتهای دانشبنیان، بهعنوان ابزارهای تحولآفرین در اقتصاد امروز، نقشی کلیدی در رشد پایدار، کاهش وابستگی و تحقق اقتصاد مقاومتی ایفا میکنند. در ایران، علیرغم وجود ظرفیتهای بالای علمی و انسانی، همچنان نیاز به توسعه زیرساختهای حمایتی، اصلاح قوانین و تسهیل دسترسی به بازارهای مالی و بینالمللی احساس میشود. تجربه کشورهای موفق نشان میدهد که رشد دانشبنیانی، مستلزم نگاه راهبردی، سیاستگذاری هماهنگ و ایجاد محیطی امن و مشوق برای نوآوری است. از این رو، توجه به این حوزه نهتنها یک انتخاب، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر در مسیر توسعه اقتصادی و فناورانه کشور است. برای دانشجویان، آشنایی عمیق با مفهوم و سازوکارهای دانشبنیانی، زمینهساز ورود آگاهانهتر به اکوسیستم نوآوری و کارآفرینی خواهد بود.



